معماری و شهر سازی

به نام یگانه معمار هستی

معماری و شهر سازی

به نام یگانه معمار هستی

تعریف معماری

ویتور ویوس : اولین شخصی که گفت معماری هنر است.

والتر گروپیوس : از قاشق غذاخوری تا شهر دامنه کار معمار را تعریف می‌کند.

اتیون لوییس بوله : معماری چیست؟ آیا معماری هنر ساخت‌و‌ساز است؟ یقیناً خیر.

 

تادااو آندو : معماری باید کاملاً با اطراف هماهنگی داشته باشد.

 

جان راسکین : معماری هنر مرتب کردن و تزیینات بنا‌های ساخته شده توسط بشر به هر مقصودی است به قسمی که در ساده‌ترین نگاه سلامت، نیرو و لذت بردن روح را میسر نماید.

 

فرانسیسکو میلیزیا : معماری هنر ساختن است.

تویوایتو : معماری پدیده شهری است.

 

فوتوریست‌ها : معماری تحت تأثیر جهان مکانیکی و تکنولوژی می‌باشد.

لوکوربوزیه : معماری غیر از نمایش ساخت و پاسخ دادن به نیاز‌ها است.(منظورم از نیازها استفاده ،راحتی و آسایش عملی است(

 

اسنووا : ایدولوژی لادوفسکی درباره ساخت گرایی اینگونه معرفی شده بود که معماری باید ترکیب سه عامل روراستی فنی، امکان پذیری اقتصادی و بیان تجسمی باشد.

ل‌.بنه‌ووله : معماری مدرن از تغییرات فنی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از انقلاب صنعتی، زاده شده.

کریستین نور برگ-شولتز : شاید به این نتیجه برسیم که صفت کمال معماری در گرو سه معیار اساسی است، نقش ساختمان، شکل و فنون.

 

هولاین : همه معمارند و همه چیز معماری است.

آدلف لوس : معماری چیزی نیست جز یادمان‌ها و مقبره‌ها.

لوکوربوزیه : معماری بازی احجام زیر نور است.(کتاب زمان‌ومعماری(

 

معماری دریافت بصری از به پرواز در امدن تفکرات خالق

مدرنیست‌ها : معماری صنعت می‌باشد.

ایزنمن : معماری امروز ما باید منعکس کننده شرایت ذهنی و زیستی ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته بخشی از زندگی ما است.(کتاب مشاهیرمعماری(

شهر چیست؟

شهر چیست؟ انواع شهرها و ویژگیهای آنها کدامند؟

در تعریف شهر اتفاق نظری وجود ندارد و در تعاریف بیان شده بر مواردی نظیر تعداد جمعیت، نوع فعالیت های اقتصادی، حوزه اداری و موارد دیگری اشاره شده است لیکن در بعد جهانی برای شناخت شهر از روستا بیشتر بر تعداد جمعیت تاکید شده است..

با توجه به کم وکاستیهای مربوط به تعاریف شهر، تاکید بر نقش شهر (نوع کارکرد) بهتر ما را در شناخت شهر و تمایز قائل شدن بین آن و روستا هدایت می کند. بدین معنی که در شهر ها نقشهایی وجود دارد که روستاها فاقد آن هستند. بنابراین در شناخت شهر به دو کارکرد بیشتر توجه می شود؛ یکی اینکه شهرها کارکرد غیر کشاورزی دارند و دوم اینکه اغلب شهر ها به تولید کالا و بیش از آن به مبادله کالا می پردازند؛ یعنی اینکه فعالیت های غیر کشاورزی بر اقتصاد شهر غلبه دارد..

با توجه به موارد ذکر شده، در برخی کشورها در شناخت شهر از روستا کارکردهای اقتصادی به همراه میزان جمعیت اساس کار قرار می گیرد. بنابراین تاکید بر یک عامل در شناخت شهر کفایت نمیکند..

در طول تاریخ شناخت شهر از طریق کارکرد آن از اعتبار سیاسی و حکومتی برخوردار بوده است بویژه که از ابتدای پیدایش شهرها، شهر با نقشهای اداری-سیاسی و مذهبی شناخته می شد بنابراین اولین شهرها دارای نقش اداری-سیاسی بوده اند. لیکن امروز، شهرها دارای کارکردهای متنوعی بویژه کارکردهای اقتصادی-صنعتی و خدماتی-خدمات رسانی می باشند..

با توجه به توضیحات بالا، آیا می توان گفت که خوب شهرها می توانند در اندازه های گوناگون شکل بگیرند؛ کوچک، متوسط، بزرگ و بسیار بزرگ؟ بله این درست است لیکن بطور علمی ما چه انواعی از شهرها را داریم؟ شهر، شهرک، متروپلیس یا مادر شهر، مگالاپلیس یا کلان شهرها کدامند و دارای چه ویژگیهایی هستند؟

از دو جنبه می توان به انواع شهر ها پرداخت. یکی از بعد کارکردی (فعالیت و نقش) و دیگر از بعد اندازه ( کوچک و بزرگ بودن)، از نظر اولبا توجه به نوع فعالیت شهرها، به دسته بندی کلی شهر ها می پردازیم و از نظر دوم تقسیم بندی معمولا با توجه به جمعیت شهر انجام می شود. البته جمعیت شهر خود تا حدودی بیانگر تنوع و تعداد فعالیت های حاکم بر شهر و همچنین حیطه نفوذ و وسعت شهر خواهد بود.

الف- کارکرد و نقش؛ تقسیم بندی شهرها با توجه به محیط بوجود آمده بر اساس فعالیتی که سایر فعالیت های شهر را تحت شعاع خود قرار داده و شهر بر اساس آن نوع فعالیت خاص شناخته می شود: مانند شهرهای فستیوال و کنگره ای، شهرهای فرهنگی، شهرهای مذهبی و زیارتگاهی، شهرهای درمانی و آسایشگاهی، برف شهرها، شهرهای بازنشستگان، شهرهای صنعتی، شهرهای تجاری، شهرهای اداری-سیاسی، شهرهای صنعتی-خدماتی و ... .

بنابراین در این دیدگاه شهر ها بر نوع فعالیت غالب طبقه بندی می شوند که هر شهر با توجه به فعالیت و کشش جمعیتی خود، اندازه و وسعت خاص خود را خواهد داشت.

ب- اندازه و وسعت: در این دیدگاه عامل جمعیت در تقسیم بندی شهر ها نقش مهمی را بازی می کند چرا که در این دیدگاه شهر ها از کوچکترین به بزرگترین تقسیم بندی می شوند و شهر کوچک یا بزرگ در وهله اول بیانگر جمعیت کم یا زیاد خود می باشد. که البته این جمعیت خود بیانگر سطح فعالیتها، حیطه نفوذ شهر و ... می باشد. البته در تعریف سطح جمعیتی و مرز تعریف شده بین انواع شهرها توافق کلی وجود ندارد. بطور مثال حداقل جمعیت برای شهر محسوب شدن در ژاپن ۳۰۰۰۰ نفر، در نروژ، ایسلند، و سوئد ۲۰۰۰ نفر، در نیجریه ۲۰۰۰۰ نفر و در ایران در حال حاضر ۱۰۰۰۰ نفر می باشد.

خوب در اینجا با توجه به شرایط کشورمان انواع شهر ها را با توجه با اندازه آن بیان می کنیم.

(بازار شهر)؛ ۱۰-۵ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: دهستانی))1-

( روستا-شهر)؛ ۲۵-۱۰ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: بخش)2-

(شهر کوچک)؛ ۵۰-۲۵ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: شهرستان))3-

(شهر متوسط کوچک)؛ ۱۰۰-۵۰ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: شهرستان))4-

( شهر متوسط)؛ ۲۵۰-۱۰۰ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: ناحیه ای)5-

(شهر بزرگ میانی)؛ ۵۰۰-۲۵۰ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: استانی))6-

( شهر بزرگ)؛ ۱۰۰۰-۵۰۰ ؛ هزار نفر جمعیت. ( عملکرد: منطقه ای)7-

(کلان شهر) (متروپل)؛ ۵/۲-۱ میلیون نفر جمعیت. ( عملکرد: کلان منطقه ای))8-

( کلان شهر) (متروپل ملی)؛ ۵/۲ میلیون نفر جمعیت و بیشتر.( عملکرد: ملی)9-